به گزارش فائزون در وصیت نامه شهید دادمحمد هوت عبارت های کلیدی وجود دارد که در ذیل آمده است
پروردگارا قَسمت میدهم به آن کس که به تو نزدیکتر است، گناهانم را عفو بنما.
پروردگارا هر وقت خواستی مرا از دنیا ببري، با ایمان کامل، همه گناهـانم را آمرزیـده و بـا یـاد خودت مرا از دنیا ببر.
پروردگارا! مرا با شهیدان کربلا و شهیدان جنگ تحمیلی محشور بفرما.
تا آخرین رمقی که در بدن دارم در راه خدا و آزادسازي کربلا یک ثانیه از پا درنیایم.
وصیت من به مردم این است، اولاً امام عزیزم این بت شکن تاریخ را تنها نگذارید.
دشمن از وحدت ما به لرزه در آمده و آخرین روزهاي عمر خود را میگذراند.
به خدا قسم میخورم، این جنگ یک نعمت بزرگ الهی است که به ما رسیده.
ما هنوز خوابیم قدر این جنگ را نمیدانیم.
همین خونهایی که ریخته میشود، سرچشمۀاشان از حادثه تشنه لبان کربلا هستند.
حسین(ع)را با یارانش چرا شهید کردند؟ به خاطر همین قرآن و اسلام بود.
این جنگ ما هم کربلاي دوم است و در تاریخ ثبت خواهد شد، انشاءالله.
حقیر آگاهانه در این راه قدم نهادهام و چون راه امام بود و هـم خـون سـرخ شـهیدان از صـدر اسلام تا کربلاي حسینی.
بسم الله الرحمن الرحیم
میخواهم وصیت نامه ام را به یاد پروردگار عالم جهانیان شروع کنم و چند جمله اي با او راز و نیاز کنم.
پروردگارا گناهانم از تمام کوه هاي جهـان و همـه موجـودات روي زمـین بـزرگتـر و سنگینتر هستند. پروردگارا قَسمت میدهم به آن کس که به تو نزدیکتر است، گناهـانم را عفو بنما.
پروردگارا هر وقت خواستی مرا از دنیا ببري، با ایمان کامل همه گناهانم را آمرزیده و با یاد خودت مرا از دنیا ببر. پروردگارا شب اول قبر را شب راحتی قرار بـده. پروردگـارا مـرا با شهیدان کربلا و شهیدان جنگ تحمیلی محشور بفرما. خدایا اولین گامی کـه از خانـه بـه سوي این مکان مقدس این دانشگاه خودسازي برداشته ام، فقط براي رضاي تـو و امیـدوارم گامهاي دیگري باشد با ایمان تر و مخلصتر از این گامها.
بنده به یاري خدا حرف امام عزیزم را، این پیر نستوه جماران قلـب مستـضعفان جهـان را لبیک گفته تا با یاري زاهدان شب و شـیران روز، کمـک صداي «هل من ناصر ینصرنی» نمایم و تا آخرین رمقی که در بدن دارم در راه خـدا و آزادسـازي کـربلا و مـردم مـسلمان عراق که در زیر ظلمهاي صدامیان کافر و ابرقدرتهاي دیگر قرار دارند بجنگم و یک ثانیـه از پا درنیایم. انشاءالله.
وصیت من به مردم این است، اولاً امام عزیزم این بت شکن تاریخ را تنها نگذارید، ثانیـاً وحدت اسلامی خود را حفظ نمایید که دشمن از وحدت ما به لرزه در آمده و آخرین عمر خود را میگذراند، انـشاءالله. ثالثـاً ایـن جبهـه هـاي جنـگ و جوانـان عزیزتـان را کـه در سنگرهاي تاریک نه گرما میدانند نه سرما، فراموش نکنید. به خدا قسم میخورم این جنـگ یک نعمت بزرگ الهی است که به ما رسـیده، ولـی مـا هنـوز خـوابیم قـدر ایـن جنـگ را نمیدانیم، برادران و خواهران مسلمان اگر شما در جنگ یک ذره به خود سستی نشان دهید منافقین داخلی و خارجی بر شما نفوذ میکنند. اسلام و قرآن و خون هزارها هـزار شـهید، معلول، مجروح از بین میرود. باید در خون شنا کرد تا پیروز شویم. همین خـون هـایی کـه ریخته میشود، سرچشمۀشان از حادثه تشنه لبان کربلا هستند.
با لب تشنه، امام حسین(ع) را با یارانش چرا شهید کردند؟ به خـاطر همـین قـرآن و اسلام بود، در آن روز عاشورا امام حسین(ع) با یارانش را شـهید کردنـد، بچـه هـایش و خواهر عزیزش زینب(سلام الله علیها) را به اسارت بردند. ایـن جنـگ مـا هـم کـربلاي دوم است و در تاریخ ثبت خواهد شد انشاءالله.
اي پدر و مادرم، برادر و خواهرانم اولاً آخرین سلام را به شما عرض کنم به امیـد خـدا جوابش را بدهید، میدانم با کشته شدنم ناراحت میشوید شماها میدانیـد کـه مـا عاشـقان حسین بن علی(ع) بوده و راهش را ادامه خـواهیم داد چـون او بـه مـا درس شـجاعت و شهادت و تزکیه نفس و زیر با ذلت نرفتن آموخت و ما هم از او پیروي میکنیم. همینطور شما از او پیروي میکنید این حقیر آگاهانه در این راه قدم نهادهام و چون راه امام بود و هم خون سرخ شهیدان از صدر اسلام تا کربلاي حسینی و از کربلاي حسینی تا کربلاي ایـران، این خونها من را صدا میزنند، تا رهسپار شوم. اگر هم کشته شدم برایم گریه نکنید. بـراي حسین(ع) و آن طفلان معصومش و آن یارانش و به آن دادهاي علی(ع) در سرچاه به ناله هاي پیامبر(ص) براي قرآن و اسلام گریه کنید.
پدرم تو را خیلی ناراحت کردم. پدر جان مرا ببخشید و حلالم کنید و مادر مهربـانم تـو را خیلی اذیت کردهام. زحمتهاي فراوانی که برایم کشیدهاي. اگر جسد بـیارزش بنـده را آوردند با صبر خودت و بدون سر و صدا بیایی روي قبرم حلالم کنی، برادر عزیزم نگاه کن یک لحظه از اسلام و قرآن جدا نشوي و دنبال کارهاي غیر اسلامی نرو و برادر تو را خیلی اذیت کردهام مرا ببخشید و اما خواهرانم، اولاً حجـاب اسـلامی را رعایـت و درسـتان را از زینب(سلام الله علیها) بگیرید و با خواهران دیگر رفتار اسلامی داشته باشید خواهران عزیـزم شما را خیلی ناراحت کردهام خواهرانم شما را به حق زهرا(س)مرا ببخشید.
و اما اي پدر و مادرم، خواهرانم و برادرام، آخرین وصیتم را به شما بگویم امام امـت را تنها نگذارید هرچه داریم از اسلام و امام امت است یک لحظه از یادش غافل نمانیـد و امـا مادران و پدران جعفرآباد و برادران عزیز امیدوارم که شما جـوابگـوي صـداي «هـل مـن ناصر حسینی» باشید همانطوري که عزیزانی در ایران این جواب را لبیک گفتند و در خـون پاكشان غلطیدند و با خدا معامله طولانی را کردند و در عوض آن خداوند به آنهـا بهـشت را سپرده است.
اي کاش صد جان داشتیم و در راه رضاي خدا فدا میکردیم و دین خـدا را تـا آخـرین لحظات زندگی مقایسه با خون خود میکردیم.
ولی شما اي مردم مسلمان جعفرآباد از آمدن فرزندانتان به جبهـه هـا جلـوگیري نکنیـد، فرزندان رشید اسلام براي فردي که علی(ع) را مـولاي خـود و حـسین(ع) را سـرور شهیدان خود میداند، ننگ است که در لحاف بمیرد و سرور او حسین(ع) لـب تـشنه در عاشورا شهید شود، خود ننگ است در خانه ماندن و دین خدا در خطر باشد. اگـر شـما بـه وصیت کوچک بنده توجه کنید، گرچه بنده ناچیز گناهکارم ولی وصیتم پر محتـوا و آمیختـه با سخنان شهداي ایران و سرور آزادگـان حـسین بن علـی(ع) و محـراب پرخـون شـده علی(ع) میباشد به خاطر این شخصیتهاي بزرگ اسلام در سخنان آنـان توجـه داشـته باشید.
مردم جعفرآباد این مسجدي را که نزدیک به دو سال است شروع شده و هنوز به اتمـام نرسیده با جان و مال خود آن را کامل کنید و این پولهاي بـی ارزش را در خانـه نگذاریـد. سعی کنید آنها را در بستن مسجد صرف کنید که شاید این مسجد در روز قیامت دفاع گوي ما باشد و بنده از مسئولین سازمان تبلیغات ایرانشهر تقاضا دارم از نظر معنوي جعفرآبـاد را روشن گردانید که شاید جاهلان از گودالها بیرون بیایند و به طرف نور حرکت کنند، و امـا دوستان و اقوامان عزیز اگر از بنده حرکتهاي غیر انسانی دیدهاید، امیدوارم مورد عفو شما قرار گرفته باشم. میخواهم یک وصیت ناقابلی به برادران طلبه داشته باشم، اولاً برادران اگر شما را ناراحت کردهام و حرکتهاي غیر انسانی داشتهام، مرا مورد عفـو خـود قـرار دهیـد، ثانیاً شما باید با درس خواندنتان این مردم محروم سیستان و بلوچستان را از نظر فرهنگـی بالا بیاورید و نهال انقلاب اسلامی را در تمام جهان برویانید. انشاءالله.
و اگر جنازه مرا آوردند از برادران طلبـه حـوزه علمیـه ایـرانشـهر یـا پاسـداران عزیـز میخواهم یک دعاي توسل در مسجد آل رسول برایم بخوانید و چند تا «الهی العفـو» بـرایم بگویند، تا بلکه گناهانم بخشوده شود. نماز بنده را نماینـده امـام و امـام جمعـه ایـرانشـهر حاج آقاي غضنفري، اگر او نبود حاج آقا سید ابراهیم سجادي مسئول حوزه علمیه ایرانشـهر بخواند. از حاج آقاي سجادي طلب مغفرت نمایید. به امید پیروزي لشکریان اسـلام و آزادي کربلا و قدس و اسیران دلشکسته و اگر برادر عزیز عبدالواحد نرماشیري آزاد شـد، سـلام مرا به او برسانید.
خدایا، خدایا تا انقلاب مهدي خمینی را نگهدار.
چه خوش باشد که با ایمان بمیرم زیر سایه قرآن بمیرم.
چه خوش باشد زیر سایه امام بمیرم.
چه خوش باشد لحظات مرگم امام زمان(عج) باشد.
چه خوش باشد لحظات مرگم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) باشد.
چه خوش باشد بعد از مردنم در بغل حسین(ع)باشم.
چه خوش باشد بعد از مردنم با پاکان و صالحان باشم.
چه خوش باشد با همه شهیدان همراه باشم.
در ضمن 6 روز روزه قضا دارم، هرکه توانست برایم بگیرد.
دادمحمد هوت
64/5/4